تابش قطره

فروغ قطره ای در خلوت تنهایی

تابش قطره

فروغ قطره ای در خلوت تنهایی

تابش قطره

بهانه ای برای بیان برخی معارف دین مبین اسلام و آموزه های مکتب اهل بیت علیهم السلام و مطالب مورد نیاز زائران و مسافران سفر معنوی حج و عمره و عتبات

چهار بانوی بهشتی / حضرت آسیه

شنبه, ۱ آذر ۱۳۹۳، ۱۰:۵۶ ب.ظ

یکى از زنان نمونه ، مومنه و صابر، آسیه است ...

قرآن کریم دو نمونه خوب از زنان را نیز به عنوان الگو ذکر مى ‏کند، زنان با فضیلتى که ذات اقدس اله را نمونه مردم مؤمن مى‏ شمارد و درباره آنها چنین مى ‏فرماید:«و ضَربَ اللهُ مَثَلاً لِلذینَ آمَنُوا امرَاَةَ فِرعَونَ اذ قالَتْ رَبِّ ابْنِِ لِی عِندَکَ بَیتاً فِی الجَنّةِ و نَجِّنی مِن فِرعَونَ و عَمَلِهِ و نَجِّنی مِنَ القَومِ الظالِمِین» (تحریم، 11)؛ براى کسانى که ایمان آوردند خداوند همسر فرعون را مَثل آورده آنگاه که گفت: پروردگارا پیش خود در بهشت ‏براى من خانه‏اى بساز و مرا از فرعون و کردارش نجات‌بخش و مرا از دست مردم ستمگر برهان.

تعبیر قرآن در آیه این نیست که: همسر فرعون نمونه زنان خوب است، بلکه مى‏ فرماید: زن خوب نمونه جامعه اسلامى است و جامعه برین از این زن الگو مى‏گیرد، نه این که فقط زنان باید از او درس بگیرند. ذات اقدس اله در این آیه نیز نمى‏فرماید: «و ضرب الله مثلا لللاتی آمن امراة فرعون‏.» بلکه مى ‏فرماید: نمونه مردم خوب، زن فرعون است. و ضرب الله مثلا للذین آمنوا امراة فرعون؛ یک چنین زنى در خانه‏اى زندگى مى‏ کرد که صاحب آن خانه ادعاى: «انَا رَبّکُم الاَعلى» (نازعات، 24)؛ پروردگار بزرگتر شما منم. داشت و شعار:«ما عَلِمتُ لَکُم مِن اِلهٍ غَیری» (قصص، 38)؛ براى شما خدایى غیر از خودم نمى‏شناسم. در سر مى‏پروراند و ادعاى انحصار مى‏نمود.

ذات اقدس اله در قرآن کریم به صورت حصر مى ‏فرماید:«سَبِّح اسمِ رَبِّکَ الاَعلى» ( اعلى، 1)؛ تسبیح کن نام پروردگار والاى خود را. کلمه اَعْلى مفهومى است که حصر را همراه دارد، بنابراین، دو نفر به عنوان اعلى نمى ‏توانند یافت ‏شوند، فرعون نیز با گفتن این کلمه داعیه انحصار داشت و این اعلى بودن را ادعا مى‏کرد. او همانطورى که ادعاى ربوبیت را داشت، مدعى توحید ربوبى هم بود.

سخن از ارباب متفرقه نمى ‏گفت. او مى ‏گفت: نه تنها من خدایم، بلکه من، تنها خدا هستم. به جاى «لا اله الا الله‏» شعار «لا اله الا انا» را سر مى ‏داد و در چنین خانه‏اى بانویى نشات گرفت که نمونه مردم متدین است.

قرآن در مقام ذکر فضائل این بانو مهمترین آنها را در بُعد دعا مى ‏داند که در این دعا شش نکته مهم اخذ شده است. علت این که این بانو نمونه مردم خوب است‏ به خاطر آن است که در نیایشش به ذات اقدس اله عرض مى ‏کند: اِذْ قالتْ رَبِّ ابْنِ لی عندَکَ بَیْتًا فی الجنة.

 این زن در کنار خدا، بهشت را مى طلبد. دیگران بهشت را مى ‏طلبند، و در دعاهایشان از خداوند: جَنّاتٍ تَجری مِن تَحتِها الانهار (فرقان، 10)؛ بهشت‏هایى که از زیر آنها نهرها جارى است. درخواست مى ‏کنند، اما این بانو اول خدا را مى خواهد و بعد در کنار خدا، خانه طلب مى‏ کند. نمى ‏گوید «رب ابن لی بیتا فی الجنة‏» و نمى ‏گوید «رب ابن لی بیتا عندک فی الجنة‏» بلکه مى‏ گوید: رب ابن لی عندک بیتا فی الجنة اول عندالله را ذکر مى ‏کند بعد سخن از بهشت را به میان مى‏آورد. یعنى اگر سخن از: «الجار ثم الدار» (بحار الانوار، ج 10، ص 25)؛ اول همسایه بعد منزل خود است، این بانو هم مى‏گوید: «الله ثم الجنة‏» البته جنتى که عندالله باشد، با جنتى که تجری من تحتها الانهار است تفاوت فراوان دارد.

در این نیایش ششگانه یا دعاى شش بُعدى دو درخواست ‏به تولى برمى ‏گردد یکى لقاء الله و دیگرى بهشت. یعنى یکى «جنة اللقاء» و دیگرى جنات تجری من تحتها الانهار و چهار خواسته دیگر هم به تبرى برمى ‏گردد: 1-«وَ نَجِّنی مِن فِرعون» 2-«و عَمَلِهِ» 3- «نَجِِّنی مِنَ القَومِ الظالِمین» 4 - و «اعمالِهم‏» که محذوف است.

آنجا که مى ‏فرماید نجِّنی من فرعونَ و عَملِه خواسته او این نیست که: خدایا مرا از عذاب فرعون نجات بده. ممکن است کسى بگوید خدایا مرا از دست ظالم نجات بده ولى وقتى خود به قدرت رسید، دست‏ به ظلم بیالاید. اما این بانو عرض مى ‏کند: نه تنها مرا از فرعون نجات بده بلکه از ستمکارى هم مرا برهان، مرا نجات بده تا زیر بار شرک فرعون نروم و خود نیز داعیه ربوبیت در سر نپرورانم رب نجنی من فرعون و عمله.

سپس مى ‏گوید و نجِّنی من القوم الظالمین چون ممکن است کسى از فرعون برهد ولى به دام آل فرعون یا سایر ستمکاران بیفتد. لذا درخواست پنجم را عرض مى‏کند «و نجنی من القوم الظالمین و اعمالهم‏» به قرینه نجنی من فرعون و عمله حذف شده است و حذف در این‏گونه موارد جایز است. بنابراین بانویى که تا به این حد عالى مى ‏فهمد و درخواست‏هایش تبرى و تولى داشته و مسائل اجتماعى و فردى را از ذات اقدس اله مسالت مى ‏کند، آیا این زن نمونه، تنها نمونه زنان است؟ یا به تعبیر قرآن کریم نمونه مردم جامعه است؟

 یکى از زنان نمونه ، مومنه و صابر، آسیه است .و ى  کـه دختر مزاحم و همسر فرعون است  در میان زرق و برق و تجملات زندگى مى کرد ولى هـرگـز تـسلیم هواى نفس نگردید و با ایمانى محکم به پروردگار مدافعى حقیقى براى حضرت موسى (ع ) در بارگاه فرعون بود. آسیه در همان دوران کودکى حضرت موسى (ع ) را از آب گرفت و بهتر از مادر, از وى پرستارى کرد و هرگز اجازه نداد به حضرتش آسیبى برسد. هنگامى که حادثه دلخراش همسر و بچه هاى حزبیل به وقوع پیوست خداوند عروج عارفانه آن زن پارسا و قهرمان را به دید آسیه گذاشت و ایمان آسیه از آن صحنه  قوى تر شد. وى پـس از آن مـاجـرا در عالمى از نیایش و رازونیاز با خداى خود بود که فرعون بر او وارد شد و ایمان مخفى آسیه بر طاغوت زمان آشکارشد. آسـیـه در آن روز مـهر سکوت را شکست  در مقابل فرعون ایستاد و با کمال قاطعیت گفت : اى فرعون ! تـا بـه کـى در خـواب غـفـلـت فـرو رفته اى و مى خواهى بندگان خاص خداوند را در میان آتش بسوزانى ؟

نمى دانى که همسر حزبیل در چه جایگاهى واردشد! فرعون گفت : مگر تو هم در مورد خدایى من شک دارى ؟ آسیه گفت : مگر من به خدایى تو اعتقاد داشتم ؟ از روزى که موسى (ع ) را از رود نیل گرفتم به پیامبرى او معتقدشدم ! فرعون ابتدا سعى کرد او را با زبان خوش گمراه سازد, ولى نتیجه اى نگرفت , پس با ارعاب و تهدید وارد شد و با خشم فریادزد: اى آسیه ! تو را به گونه اى بکشم که هیچ کس را تا به حال آن گونه نکشته ام ! سـپـس مـادر آسـیه را احضار و به او گوشزد کرد:

دخترت مانند آن زن آرایشگر (همسر حزبیل ) دیوانه شده است , یا باید به پروردگار موسى کافرشود و یا دستور مى دهم که او را بکشند. مادر آسیه دخترش را به گوشه اى برد و به همراهى با فرعون ترغیب کرد. آسیه گفت : هرگز به خداى موسى کافر نخواهم شد. فـرعون دستورداد مردم را جمع کردند و آن گاه به دستور او آسیه را به زمین خواباندند و دست و پایش را به چهارمیخ بستند و سنگ بزرگى بر روى سینه اش قراردادند. آسـیـه در آن حـال سخت، اللّه، اللّه مى گفت و با خدایش مناجات پرمعنایى داشت و نجوا مى کرد:

رب ابن لى عندک بیتا فى الجنه ونجنى من فرعون وعم له ونجنى من القوم الظالمین , پروردگارا! در بهشت نزد خودت خانه اى برایم بناکن ! و مرا از دست فرعون و عملش نجات بخش و مرا از گروه ستمکاران رهایى ده . خداوند در این لحظه ، پرده از چشم آسیه برداشت و مقام وى را به او نشان داد. آسیه خوشحال و خندان شد. فرعون با کمال تعجب گفت : همسرم دیوانه شده است ! در میان این همه سختى و شکنجه مى خندد! آسیه گفت : به خدا سوگند! دیوانه نشده ام ، اکنون شاهد و ناظر جایگاهى هستم که در بهشت برایم مهیا کرده اند. در همین حال , آسیه به دیدار حق شتافت و نداى پروردگارش را لبیک گفت.


  • جواد حسینی کاشانی

آسیه

بانوی بهشتی

همسر فرعون

نظرات  (۰)

هیچ نظری هنوز ثبت نشده است
ارسال نظر آزاد است، اما اگر قبلا در بیان ثبت نام کرده اید می توانید ابتدا وارد شوید.
شما میتوانید از این تگهای html استفاده کنید:
<b> یا <strong>، <em> یا <i>، <u>، <strike> یا <s>، <sup>، <sub>، <blockquote>، <code>، <pre>، <hr>، <br>، <p>، <a href="" title="">، <span style="">، <div align="">
تجدید کد امنیتی