تابش قطره

فروغ قطره ای در خلوت تنهایی

تابش قطره

فروغ قطره ای در خلوت تنهایی

تابش قطره

بهانه ای برای بیان برخی معارف دین مبین اسلام و آموزه های مکتب اهل بیت علیهم السلام و مطالب مورد نیاز زائران و مسافران سفر معنوی حج و عمره و عتبات

۱ مطلب در بهمن ۱۳۹۲ ثبت شده است


شهادت ثالثه از چه زمانی شروع شده و آیا جدای از روایات عامه روایت خاصی نیز دارد ؟

ابوذر در اذان شهادت به ولایت مى‏داد :
در این زمینه مراغی مصری از علمای اهل سنت در کتاب خویش السلافة فی امر الخلافة دو روایت از جناب صحابی عظیم الشان ابوذر غفاری و نیز صحابی گرانمرتبه سلمان فارسی نقل می کند :
روایت اول در مورد ابوذر:
أخرج أن رجلا دخل على رسول الله (صلى الله علیه واله وسلم) وقال : یا رسول الله إنّ أباذر یذکر فی الأذان بعد الشهادة بالرسالة الشهادة بالولایة لعلى علیه السلام .
قال رسول اللّه‏(صلی الله علیه وآله وسلم ) کذلک ، أو نسیتم قولی فی غدیر خم : من کنت مولاه فعلی مولاه ) ؟ .
السلافة فی أمر الخلافة، ص 32.
شخصی به نزد رسول خدا صلی الله علیه وآله وسلم آمده و گفت : ای رسول خدا ؛ ابو ذر در اذان بعد از شهادت به رسالت شهادت به ولایت علی می دهد ؛ رسول خدا فرمودند : همین است ؛ آیا کلام من را در روز غدیر خم فراموش کردید که « هرکس که من مولای اویم پس علی مولای اوست »؟
روایت دوم در مورد سلمان :
دخل رجل على رسول الله صلى الله علیه وآله وسلم ، فقال : یا رسول الله ! إنی سمعت أمرا لم أسمع قبل ذلک ، فقال صلى الله علیه واله وسلم : ما هو ؟ قال : سلمان قد یشهد فی أذانه بعد الشهادة بالرسالة ، الشهادة بالولایة لعلی (علیه السلام)
  ، قال (صلی الله علیه وآله وسلم ): سمعت خیرا.
السلافة فی أمر الخلافة، ص 32.
شخصی به نزد رسول خدا صلی الله علیه وآله وسلم آمده و گفت : ای رسول خدا ،چیزی را شنیدم که تا کنون نشنیده بودم ، رسول خدا فرمودند : آن چه چیزی است ؟
پاسخ داد :‌سلمان در اذان خویش بعد از شهادت به رسالت ، شهادت به ولایت علی علیه السلام می دهد ؛ پس حضرت فرمودند : چیز نیکویی را شنیده ای !!
بنا بر این نمی توان و نباید گفتن شهادت ثالثه را جزو بدعت های در اذان دانست .
برای تکمیل بحث ، بحث بدعت های در اذان را نیز ضمیمه مطلب بالا می نماییم :
بدعت ها در اذان :
الصلاة خیر من النوم:
1- الصلاة خیر من النوم از بدعتهای حضرت خلیفه ثانی‏عمر بن خطاب بوده و در زمان پیامبر اکرم این جمله در اذان وجود نداشته. چنانچه ابن حزم ظاهری، و امام مالک و قرطبی تصریح دارند:
الف ) امام مالک می‏گوید:
اِن المؤذن جاء الی عمربن الخطاب یؤذنه لصلاة الصبح فوجده نائماً فقال: الصلاة خیر من النوم فأمره أن یجعلها فی نداء الصبح.
هنگامیکه مؤذن نزد عمر آمد تا فرا رسیدن وقت نماز صبح را به او اعلام کند عمر را دید که به خواب فرو رفته فریاد برآورد: الصلاة خیر من النوم، پس عمر به او دستور داد تا از این پس این عبارت را در اذان صبح قرار دهند.
الموطّا 1: 72
ب) ابن حزم می‏گوید:
الصلاة خیر من النوم، ولا نقول بهذا ایضا لأنه لم یأت عن رسول اللّه - صلی اللَّه علیه و سلّم .
الصلاة خیر من النوم ؛ ما آن را قبول نداریم ؛ زیرا از رسول خدا نیامده است
المحلی 3: 161
2- السلام علیک ایها الامیر:
احناف به پیروی از امام ابو یوسف در فصول اذان و قبل از حی علی الصلاة جایز می‏دانند جمله‏ای را اضافه کرده و خطاب به خلیفه وقت بگویند: السلام علیک ایها الامیر و رحمة الله و برکاته

الف) سرخسی می‏گوید:
قد روی عن ابی یوسف رحمة الله انه قال: لابأس بأن یخصّ الأمیر بالتثویب فیأتی بابه فیقول: السلام علیک ایها الامیر و رحمة الله و برکاته حی علی الصلاة مرتین حی علی الفلاح مرتین الصلاة یرحمک اللّه
از ابو یوسف روایت شده است که گفت : اشکالی ندارد که تنها مخصوص حاکم تثویب کند (او را به نماز دعوت کند) پس به در خانه او آمده و بگوید :"السلام علیک ایها الامیر ورحمة الله وبرکاته" و سپس دوبار حی علی الصلاة و دو باز حی علی الفلاح و سپس " الصلاة یرحمک الله"
المبسوط 1: 131
ب) حلبی می‏گوید:
«عن أبی یوسف: لا أری بأساً أن یقول المؤذن السلام علیک أیها الامیر و رحمة الله و برکاته حی علی الصلاة، حی علی الفلاح، الصلاة برحمک الله.» لاشتغال الأمراء بمصالح المسلمین، ای و لهذا کان مؤذن عمر بن عبدالعزیز - رضی‏الله عنه - یفعله.
از ابو یوسف نقل شده است که گفت : اشکالی نمی بینم در اینکه موذن بگوید : السلام علیک ایها الامیر ورحمة الله وبرکاته حی علی الصلاة حی علی الفلاح الصلاة یرحمک الله .
زیرا حاکمان مشغول مصالح مسلمانان هستند و به همین دلیل موذن عمر بن عبد العزیز چنین می کرده است .
السیرة الحلبیة 3: 304
مصادر ذیل نیز در این زمینه مشاهده شود:
الهدایة فی شرح البدایة 1: 42 الجامع الصغیر 1: 38- تاریخ مدینة دمشق، ج 60: 40 - شرح الزرقانی 1: 215 - تنویر الحوالک ج 1، ص 71 - الذخیره 2: 47 - مواهب الجلیل 1: 431، الطبقات الکبری 5: 334 و 359.
3- حذف «حی علی خیر العمل» از اذان:
الف) صاحب اضواء البیان می گوید :
که ابن عمر در اذان خود آن را می گفته است نیز علی بن الحسین می گفته این همان اذان اولیه(بدون تغییر) است .بلال نیز گاهی اینچنین اذان می گفته است.
اضواء البیان ج8 ص 156
ب) بیهقی در سنن کبرای خود می گوید :
1842 أخبرنا أبو عبد الله الحافظ وأ بو سعید بن أبی عمرو قالا ثنا أبو العباس محمد بن یعقوب ثنا یحیى بن أبی طالب ثنا عبد الوهاب بن عطاء ثنا مالک بن أنس عن نافع قال کان بن عمر یکبر فی النداء ثلاثا ویشهد ثلاثا وکان أحیانا إذا قال حی على الفلاح قال على أثرها حی على خیر العمل ورواه عبد الله بن عمر عن نافع قال کان بن عمر ربما زاد فی أذانه حی على خیر العمل ورواه اللیث بن سعد عن نافع
ابن عمر در اذان خود سه بار الله اکبر می گفت و سه بارشهادت می داد ، وگاهی اوقات نیز وقتی حی علی الفلاح را می گفت ، در پشت سر آن می گفت : حی علی خیر العمل ....
ابن عمر گاهی در اذانش حی علی خیر العمل را زیاد می کرد .
1843 کما أخبرنا أبو عبد الله الحافظ أنا أبو بکر بن إسحاق ثنا بشر بن موسى ثنا موسى بن داود ثنا اللیث بن سعد عن نافع قال کان بن عمر لا یؤذن فی سفره وکان یقول حی على الفلاح وأحیانا یقول حی على خیر العمل ورواه محمد بن سیرین عن بن عمر أنه کان یقول ذلک فی أذانه وکذلک رواه نسیر بن ذعلوق عن بن عمر وقال فی السفر وروی ذلک عن أبی أمامة
ابن عمر در سفر اذان نمی گفت و در اذان خود می گفت : حی علی الفلاح و گاهی در پشت سر آن می گفت : حی علی خیر العمل
1844 وأخبرنا محمد بن عبد الله الحافظ أنا أبو بکر بن إسحاق ثنا بشر بن موسى ثنا موسى بن داود ثنا حاتم بن إسماعیل عن جعفر بن محمد عن أبیه أن علی بن الحسین کان یقول فی أذانه إذا قال حی على الفلاح قال حی على خیر العمل ویقول هو الأذان الأول
از علی بن الحسین (امام سجاد) نقل شده است که در اذان خود وقتی به حی علی الفلاح می رسید می گفت : حی علی خیر العمل و می گفت این اذان اول است (اذان قبل از تحریف)
سنن البیهقی الکبرى ج1/ص424
ج) ابن ابی شیبه می گوید :
من کان یقول فی أذانه حی على خیر العمل :
2239 حدثنا أبو بکر قال نا حاتم بن إسماعیل عن جعفر عن أبیه ومسلم بن أبی مریم أن علی بن حسین کان یؤذن فإذا بلغ حی على الفلاح قال حی على خیر العمل ویقول هو الأذان الأول
2240 حدثنا أبو خالد عن بن عجلان عن نافع عن بن عمر أنه کان یقول فی أذانه الصلاة خیر من النوم وربما قال حی على خیر العمل
2241 حدثنا أبو أسامة قال نا عبید الله عن نافع قال کان بن عمر زاد فی أذانه حی على خیر العمل
کسانی که در اذان خود حی علی خیر العمل می گفته اند :
...علی بن الحسین اذان می گفت ، پس وقتی که به حی علی الفلاح رسید گفت : حی علی خیر العمل و فرمود که این اذان اول است .
... ابن عمر در اذان خود می گفت الصلاة خیر من النوم و گاهی می گفت حی علی خیر العمل
...ابن عمر در اذان خود حی علی خیر العمل را زیاد می کرد .
مصنف ابن أبی شیبة ج1/ص195
د) عبد الرزاق صنعانی می گوید :
1797 عبد الرزاق عن بن جریج عن نافع عن بن عمر أنه کان یقیم الصلاة فی السفر یقولها مرتین أو ثلاثا یقول حی على الصلاة حی على الصلاة حی على خیر العمل
ابن عمر هنگامی که در سفر نماز می خواند آن را دو یا سه بار می گفت ؛ می گفت : حی علی الصلاة حی علی الصلاة حی علی خیر العمل
مصنف عبد الرزاق ج1/ص464:
هـ) متقی هندی در کنز العمال می گوید :
23174 - عن بلال کان بلال یؤذن بالصبح فیقول حی على خیر العمل
بلال اذان صبح را می گفت ، پس در آن می گفت : حی علی خیر العمل
کنز العمال ج8/ص161
و) ابن حجر در لسان المیزان می گوید :
زعم أنه سمع بن هارون عن الحمانی عن أبی بکر بن عیاش عن عبد العزیز بن رفیع عن أبی محذورة رضی الله عنه قال کنت غلاما فقال لی النبی
  صلى الله علیه وسلم  اجعل فی آخر أذانک حی على خیر العمل وهذا حدثنا به جماعة عن الحضرمی عن یحیى الحمانی
ابی محذوره گفته است : جوان بودم که رسول خدا صلی الله علیه [وآله] و سلم فرمودند در آخر اذانت حی علی خیر العمل بگو
لسان المیزان ج1/ص268
جالب اینکه مولف لسان المیزان بعد از نقل این مطلب می گوید وی بخاطر نقل این روایت ضعیف است!!! یعنی چون این حرف مخالف مذهبشان است راوی آن را دروغگو می پندارد با اینکه باقی علمای اهل سنت وی را تایید کرده اند.
و) زیلعی می گوید :
ما جاء فی حی على خیر العمل أخرجه البیهقی عن عبد الله بن محمد بن عمار وعمار وعمر ابنی أبی سعد بن عمر بن سعد عن آبائهم عن أجدادهم عن بلال أنه کان ینادی بالصبح فیقول حی على خیر العمل فأمره النبی
  صلى الله علیه وسلم  أن یجعل مکانها الصلاة خیر من النوم وترک حی على خیر العمل انتهى قال البیهقی لم یثبت هذا اللفظ عن النبی  صلى الله علیه وسلم  فیما علم بلالا وأبا محذورة ونحن نکره الزیادة فیه والله اعلم قال فی الإمام ورجاله یحتاج إلى کشف أحوالهم انتهى واخرج البیهقی أیضا عن عبد الوهاب بن عطاء ثنا مالک بن أنس عن نافع قال کان بن عمر أحیانا إذا قال حی على الفلاح قال على أثرها حی على خیر العمل ثم أخرجه عن اللیث بن سعد عن نافع عن بن عمر نحوه قال ورواه عبید الله بن عمر عن نافع ان بن عمر ربما زاد فی اذانه حی على خیر العمل
آنچه که در مورد حی علی خیر العمل آمده است :
بیهقی از ... نقل کرده است که بلال اذان صبح را می گفت پی می فرمود حی علی خیر العمل ؛ پس رسول خدا به او دستور دادند که به جای آن الصلاة خیر من النوم را قرار دهد و آن را رها کند .
بیهقی گفته است که این متن با این الفاظ
در مورد چیزهایی که به بلال و ابا محذوره یاد دادند ( که حی علی خیر العمل را بردار و جای آن الصلاة خیر من النوم بگذار)- از رسول خدا نرسیده است ولی ما زیاده را در اذان مکروه می دانیم ( لذا حی علی خیر العمل نمی گوییم)...ابن عمر گاهی اوقات وقتی می گفت حی علی الفلاح به دنبال آن می گفت حی علی خیر العمل ... ابن عمر گاهی در اذان خود حی علی خیر العمل می گفت .
نصب الرایة ج1/ص290
جالب توجه آن است زیلعی گفته است روایت صحیح نداریم که رسول خدا به بلال گفته باشند الصلاة خیر من النوم و تنها داریم که بلال در اذان خود حی علی خیر العمل می گفت. ولی می گوید ما زیاد کردن ( حی علی خیر العمل ) را در اذان مکروه می دانیم!!!

منبع : وبلاگ ها و فضای مجازی

  • جواد حسینی کاشانی